02152916

بوتان؛ پاک‌ترین کشور جهان با کربن منفی

مطالب خواندنی 1404/09/18 5 دقیقه

بوتان؛ پاک‌ترین کشور جهان با کربن منفی | چرا برای سفر جذاب است و ایران چه چیزهایی باید از آن یاد بگیرد؟

بوتان از کجا شروع کرد؟

اگر بخواهیم ریشه‌ی کار را پیدا کنیم، باید برگردیم به دهه‌های قبل. بوتان کشوری است که خیلی دیر وارد جریان «توسعه» شد. نه جاده درست‌وحسابی داشت، نه کارخانه‌های بزرگ، نه شتاب صنعتی. شاید همین باعث شد که وقتی سراغ رشد اقتصادی رفت، به یک چیز مهم‌تر هم فکر کند: اینکه «چطور رشد کنیم که طبیعت را فنا نکنیم؟»

فرض کن یک خانواده هنوز خانه قدیمی و باصفایش را دارد. اگر بخواهد بازسازی کند، یا خانه دیگری بسازد، انتخاب‌ها را با دقت بیشتری انجام می‌دهد. بوتان هم همین‌طور بود؛ به جای اینکه مثل بسیاری از کشورها دنبال توسعه‌ی سریع و بی‌برنامه باشد، از خودش پرسید: «آیا رشد اقتصادی باید به قیمت نابودی جنگل‌ها و هوای پاک باشد؟»
و جوابش یک «نه» قاطع بود.

Bhutan

همین شد که بوتان در قانون اساسی‌اش نوشت:
حداقل ۶۰ درصد از خاک کشور باید همیشه جنگل باقی بماند.
این یعنی دولت، مردم و حتی شرکت‌ها اجازه ندارند به دلخواه جنگل‌ها را قربانی ساخت‌وساز یا صنعت کنند.

این تصمیم در ظاهر ساده است، اما اثرش چیزی بوده که امروز کل دنیا درباره‌اش حرف می‌زند. جنگل‌ها نفس کشورند. ریه‌هایی هستند که هوا را تمیز می‌کنند، رطوبت را نگه می‌دارند، دما را تنظیم می‌کنند و اجازه نمی‌دهند طبیعت از تعادل خارج شود.

کربن منفی یعنی چه و چرا این‌قدر مهم است؟

بذار ساده بگویم:
کشورها معمولاً کربن مثبت‌اند. یعنی بیشتر از آنکه هوا بتواند جذب کند، کربن وارد فضا می‌کنند. حالا کارهایی مثل انرژی پاک یا کاهش تردد ماشین می‌تواند کربن را کم کند، اما اغلب کشورها در بهترین حالت به «کربن صفر» نزدیک می‌شوند؛ یعنی دقیقاً به اندازه جذب طبیعت، کربن تولید کنند.

اما بوتان یک قدم جلوتر است.
هربار که بقیه کشورها هوای زمین را آلوده‌تر می‌کنند، بوتان بخشی از همان آلودگی را جذب می‌کند.

چطور؟

– جنگل‌های وسیع
– جمعیت کم
– نبود صنایع سنگین
– انرژی ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر (تقریباً تمام برق کشور از نیروگاه‌های آبی است)

ترکیب این عوامل باعث شده بوتان سالانه صدها هزار تُن بیشتر از آنچه تولید می‌کند، کربن جذب کند.

این یعنی یک کشور کوچک آسیایی، کاری را انجام می‌دهد که حتی خیلی از قدرت‌های اقتصادی هنوز در برنامه آینده‌شان هم قرار نداده‌اند.

هوای بوتان چقدر سالم است؟

اگر یک روز وارد پایتخت بوتان، یعنی تیمفو، بشوی، اولین چیزی که متوجه می‌شوی سکوت و سبکی هواست. خبری از دود نیست. خبری از گردوخاک نیست. گاهی حتی وقتی چند ساعت در شهر بمانی، حس می‌کنی چیزی در بدنت تغییر کرده. انگار نفس کشیدن راحت‌تر شده.
برای ما که در شهرهای بزرگی مثل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز یا اهواز زندگی کرده‌ایم، این تجربه تقریباً شبیه یک خواب کوتاه است؛ خوابی که بوی نداشتن آلودگی می‌دهد.

در بوتان:

– سوزاندن زباله ممنوع است
– ورود خودروهای دودزا سخت‌گیرانه کنترل می‌شود
– ساخت‌وسازهای جدید باید استاندارد محیط‌زیستی داشته باشند
– از پلاستیک یکبار مصرف بشدت دوری می‌شود
– جاده‌ها کمتر به دل کوه و جنگل زده می‌شوند
– زندگی مدرن با احترام به طبیعت همزمان پیش می‌رود

این کشور کاری کرده که مردمش حتی خودشان هم فراموش کرده‌اند «آلودگی هوا» یعنی چه.
این جمله شاید اغراق‌آمیز به نظر برسد، ولی واقعیت دارد:
نسل جدید بوتان شاید تجربه روزهایی را که نمی‌شود از خانه بیرون رفت، هرگز نداشته باشد. ماسک برایشان فقط یک ابزار پزشکی است، نه پوششی برای هوا.

حالا بیاییم سراغ ایران؛ کشوری با طبیعت فوق‌العاده اما…

ایران یکی از متنوع‌ترین اقلیم‌های جهان را دارد. از جنگل‌های شمال تا کویرهای مرکزی، از کوه‌های غرب تا سواحل جنوب، از شهرهای سردسیری تا مناطق شرجی. این گستره طبیعی، در جهان کم‌نظیر است.
اما مشکل اینجاست که همین کشور زیبا، سال‌هاست زیر فشار آلودگی هوا به سختی نفس می‌کشد.

buthan2

در تهران، بسیاری از روزها هوا برای گروه‌های حساس خطرناک است.
در اصفهان، آلودگی مثل یک میهمان ناخوانده همیشه حضور دارد.
در اهواز، ریزگردها گاهی آسمان را قهوه‌ای می‌کنند.
در تبریز و کرج و مشهد هم وضعیت کمابیش همین است.

ایران، با اینکه منابع طبیعی فراوانی دارد، اما مسیر توسعه‌اش باعث شده به یکی از آلوده‌ترین هواهای منطقه برسد.
– حمل‌ونقل سنگین
– خودروهای فرسوده
– مصرف سوخت بالا
– صنایع آلاینده
– مدیریت نادرست شهری
– کاهش پوشش گیاهی
– و هدررفت انرژی

اینها واقعیت‌هایی هستند که نمی‌توان نادیده‌شان گرفت.
وقتی مقایسه‌ای میان ایران و بوتان انجام می‌دهیم، نتیجه فقط یک جمله ساده نیست: «بوتان بهتر است.»
اصل حرف این است: بوتان راهی را رفته که ما هم می‌توانیم برویم، فقط انتخابش نکرده‌ایم.

چرا بوتان موفق شد اما ایران هنوز درگیر آلودگی است؟

اگر بخواهیم موضوع را در یک جمله جمع کنیم، می‌شود:
بوتان توسعه‌اش را با «طبیعت» هماهنگ کرد. ایران توسعه‌اش را با «فشار بر طبیعت».

اما جزئیاتش مهم‌تر است.

۱) جمعیت کم؟ بله، اما فقط این نیست

درست است که بوتان جمعیت کمی دارد، اما این فقط بخشی از ماجراست.
خیلی کشورها با جمعیت کم هم هوای آلوده دارند.
بوتان از ابتدا راه را اشتباه نرفت.

۲) اقتصاد وابسته به جنگل نیست

در ایران، منابع طبیعی مخصوصاً سوخت فسیلی، پایه اقتصاد است.
در بوتان اقتصاد روی گردشگری، کشاورزی کم‌فشار و انرژی آبی بنا شده.

۳) قانون «جنگل همیشه باید بماند»

در ایران جنگل‌ها سال‌به‌سال کوچک‌تر می‌شوند.
در بوتان جنگل نه‌تنها کم نمی‌شود بلکه گاهی افزایش هم پیدا می‌کند.

۴) سیاست‌گذاری بلندمدت

بوتان از همان ابتدا یک جمله معروف را مبنای کارش گذاشت:
مردم باید خوشبخت باشند.
حتی یک شاخص رسمی دارد: «شادمانی ملی».
وقتی خوشبختی تبدیل به هدف بشود، آلودگی هوا جایی در برنامه ندارد.

5) استفاده از انرژی پاک

بوتان تقریباً تمام برقش را از آب تولید می‌کند.
در ایران، بخش عمده انرژی همچنان از سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود.

6) حمل‌ونقل سبک‌تر و مدیریت‌شده

در بوتان خبری از ترافیک‌های سنگین و خودروهای بی‌کیفیت نیست.
در ایران، خودروهای داخلی سهم بالایی در آلودگی دارند و ناوگان حمل‌ونقل عمومی کند توسعه یافته.

بوتان چه چیزهایی دارد که ایران ندارد؟

– هوای سالمی که واقعاً می‌شود با هر نفس حسش کرد
– شهری که بدون آلودگی صوتی و بصری ساخته شده
– طبیعتی که آسیب ندیده
– فرهنگ عمومی که احترام به محیط‌زیست جزء عادت مردم است
– دولت و قانونی که اجازه نمی‌دهد هیچ پروژه‌ای بدون ارزیابی محیط‌زیستی اجرا شود
– تعادل بین توسعه و آرامش
– انرژی تجدیدپذیر به‌عنوان ستون اصلی اقتصاد

bhutan country

اما نکته اصلی، «بازگشت‌پذیری» است.
بوتان اگر اشتباه کند، طبیعتش به سرعت هشدار می‌دهد.
ایران اما در برخی مناطق به نقطه‌ای رسیده که بازگشت، زمان‌بر و پیچیده خواهد بود.

چه چیزهایی باعث شد بوتان مقصد جذابی برای گردشگران شود؟

بوتان برای گردشگری فقط یک تصویر کارت‌پستالی زیبا نیست.
جذابیتش از آنجاست که تجربه‌اش «واقعی» است.
فرض کن صبح از خواب بیدار می‌شوی، پنجره را باز می‌کنی و هوایی وارد ریه‌ات می‌شود که هیچ چیز اضافه‌ای همراهش نیست. نه دود، نه گردوغبار، نه بوی سوخت.
این حس برای خیلی از مسافران، تبدیل به یک دلیل اصلی برای سفر شده.

در بوتان:

– پیاده‌روی‌های طولانی در جنگل‌های بکر بخشی از برنامه سفر است
– معابد صخره‌ای وسط طبیعت دیده می‌شود
– مردم آرام‌اند، عجله ندارند، با لبخند زندگی می‌کنند
– ترافیک کم است
– غذا سالم و طبیعی است
– مسیرهای کوهستانی، رودخانه‌ها و دشت‌ها هنوز شکل اولیه‌شان را حفظ کرده‌اند

برای یک ایرانی، سفر به بوتان فقط یک سفر گردشگری نیست؛ یک «نفس تازه» است.
چون ناخودآگاه ذهن آدم، آلودگی و شلوغی شهرهای ایران را با سکوت و پاکی بوتان مقایسه می‌کند.

از بوتان چه چیزی می‌توانیم یاد بگیریم؟

نه، قرار نیست ایران تبدیل به بوتان شود. نه امکانش هست، نه منطقی است.
ایران بزرگ‌تر است، پیچیدگی بیشتری دارد و اقتصادش متفاوت است.
اما چند اصل مهم را می‌توان مستقیماً از بوتان الهام گرفت:

۱) جنگل و طبیعت باید خط قرمز باشد
نه چیزی که هرکس خواست برای پروژه خودش قربانی‌اش کند.

۲) انرژی‌های پاک باید جدی گرفته شوند
ایران پتانسیل فوق‌العاده‌ای برای انرژی خورشیدی دارد.

۳) حمل‌ونقل عمومی باید واقعی و کارآمد باشد
نه طرح‌های جزئی و نصفه‌نیمه.

۴) خودروهای فرسوده باید از خیابان جمع شوند
نه اینکه هر روز تعدادشان بیشتر شود.

۵) آموزش محیط‌زیستی باید از مدرسه شروع شود
مثل چیزی که بوتان دارد و نتیجه‌اش را می‌بینی.

۶) کیفیت زندگی مهم‌تر از سرعت توسعه است
همان اصلی که بوتان روی آن ایستاد.

جمع‌بندی شخصی، نه رسمی

اگر بخواهم صریح بگویم: بوتان یک الگوی کامل نیست، ولی یک نشانه است؛ نشان می‌دهد اگر کشوری بخواهد، حتی با امکانات محدود هم می‌تواند هوای سالم داشته باشد.
ایران اما امروز در نقطه‌ای ایستاده که باید تصمیم‌های جدی بگیرد؛ چون آلودگی هوا دیگر فقط یک مشکل زیست‌محیطی نیست، یک مسئله سلامت عمومی و یک تهدید برای آینده نسل‌هاست.

بوتان به ما یادآوری می‌کند که دنیای مدرن به معنی دود و سیمان و شلوغی نیست.
می‌شود پیشرفت کرد و همزمان طبیعت را دست‌نخورده نگه داشت.
می‌شود کارخانه داشت، اما با تکنولوژی تمیز.
می‌شود شهر بزرگ داشت، اما با هوا و خیابان قابل‌تنفس.

اصل حرف این است:
کشورهایی مثل بوتان نشان می‌دهند که ما هنوز دیر نشده‌ایم؛ فقط باید مسیر را درست انتخاب کنیم.

مشاوره رایگان